در چشمها دو خواهر همراز داشتی
خرما فروش عشوهگری ناز داشتی
ماندم که بر دهان تو "آری"ست یا که نیست؟!
بر لب چو غنچهای غلط انداز داشتی
ای بهترین "غزل" که خدا "حافظ" تو باد
خود در دو چشم خسته دو شیراز داشتی
من نیست جز غزل به بساطم ولی تو هم
طبعی سخن شناس و غزلباز داشتی
آوارگی ازل به ابد سرنوشت ماست
پایان نصیب توست که آغاز داشتی
امیرحسین الهیاری
- ۰ نظر
- ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۱۱:۴۳