یک نفر نیست بگوید که مسلمان تر از این
چهارشنبه, ۴ مرداد ۱۴۰۲، ۱۲:۵۲ ب.ظ
نه کسی دیده دلی بی سر و سامان تر از این
نه شنیده است کسی دیده ی گریان تر از این
دیده ی ابری یعقوب و دل سوخته اش
نه بیابان تر از این بوده، نه باران تر از این
ای جگر گوشه، چنان بی تو خرابم که دلی
نیست خونین جگر اینگونه و ویران تر از این
"زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم"
مپسندم که شوم بی تو پریشان تر از این
"اَشبَهُ النّاس" تویی "خَلقاً" و "خُلقاً" به رسول
یک نفر نیست بگوید که مسلمان تر از این؟
تو رجز خواندی و در یاد ندارد جنگی
که سپرها شده باشند هراسان تر از این
هیچ کس چون تو نرفته است سراپا با شوق
جانب مرگ خودش با لبِ خندان تر از این
بی تو از حال دل سوخته ام پرسیدند
خیمه ی شعله وری گفت که سوزان تر از این
تکه های دل من ریخته هر سو در دشت
چه کسی دیده کجا داغ فراوان تر از این؟
سیدهتکتم حسینی