ناخوانده | گنجینه شعر معاصر

بهترین شعرهایی که شاید نخوانده‌اید

ناخوانده | گنجینه شعر معاصر

بهترین شعرهایی که شاید نخوانده‌اید

ناخوانده | گنجینه شعر معاصر

اگر جایی با هشتگ #لاادری مواجه شدید، یعنی اسم شاعر را نمی‌دانیم؛
شاعر را که شناختید به ما هم خبر دهید...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیدضیاء قاسمی» ثبت شده است

هر روز می رسم لب این سالخورده رود
با کوزه ای که بشنوم از آب ها سرود

تقسیم می کنم عطشم را به ماهیان
می ریزم التهاب دلم را میان رود

این رود خاطرات مرا تازه می کند
یادش بخیر تلخی آن روز، صبح زود

باران گرفته بود و تو با چتر آمدی
گل های سرخ بر سر راهت شکفته بود

روی سر تو چرخ زنان بال می زدند
گنجشک های عاشقی ام با همه وجود

گنجشک های عاشق و ای کاش آسمان
از پشت ابر پنجره ای سبز می گشود

اما تو رفته ای به فراسوی آسمان
من سنگ مانده ام لب این ساحل کبود

سیدضیاء قاسمی
  • ناخوانده