روز اول با همان خاکی که قنبر ساختند
از من و تو، سمت باب القبله نوکر ساختند
پرچمی بر عرش کوبیدند: اینجا روضه است
دستۀ سینه زنی پشت پیمبر ساختند
شیشه شیشه گریۀ ما را ملائک بردهاند
قطره قطره ریختند و حوض کوثر ساختند
چشم هرکس خیس باشد، جای پای فاطمه ست
چشم ما را با حسینیه برابر ساختند
میشود بابا حسین و میشود مادر رباب
سینه زنها را به این صورت برادر ساختند
هرکسی بهتر برایش سوخت، مزدش را گرفت
سوخت فطرس، از همان خاکسترش پر ساختند
با وضو باید در این ده روز از هرجا گذشت
هر محله بچهها صحنی مطهر ساختند
شاهراه آسمان در کوچههای کربلاست
تا خدا از مرقد شش گوشه یک در ساختند
کربلا تاریک شد، پیکر ته گودال ماند
آفتاب نیزه را با یک سر آخر ساختند
سیدپوریا هاشمی
- ۰ نظر
- ۱۹ شهریور ۹۷ ، ۰۸:۲۹