در حریمت احتیاج باده و پیمانه نیست
آنقدر که مست اینجا هست، در میخانه نیست
آنکه میبوسد در و دیوار و سنگ و چوب را
عارفانه عشقبازی میکند، دیوانه نیست
عقدههایم را فقط پیش تو خالی میکنم
آن سری که بر ضریحت هست، لَنگ شانه نیست
با فقیران همنشینی با گدایان هم غذا
پادشاها! سفرهی شاهانهات شاهانه نیست
آن بهشتی که از آن با گندمی بیرون شدیم
هرچه باشد بهتر از خاک در این خانه نیست
محمد رسولی
- ۰ نظر
- ۰۴ آذر ۹۵ ، ۰۸:۲۴