میکروب نه از پیاله نه از خُم شروع شد
از شهر ِ پاک و مذهبیِ قم شروع شد
آنگونه "دست دادن ِ مردم" تمام شد
اینگونه "دست شستنِ مردم" شروع شد
دست مرا گرفتی و گفتم: قبولِ حق
سردرد، بعد رکعت ِ چارم شروع شد
بالا گرفته بود تب آنگونه در تنم
گویی که آتش از دل هیزم شروع شد
بعد از دو هفته سرفه و تب، بستری شدم
دلپیچه، درد و لرز و توهم شروع شد
افتاد تا که چشم ِ پرستار روی من
هر چند زیر ماسک، تبسم شروع شد
گرچه تمامِ چهرهی او بود زیر ماسک
در من نفوذ کرد و تلاطم شروع شد
از فال دست خود چه بگویم که ماجرا
تا گفتمش: "سلام علیکم" شروع شد
از من شماره نه، کرونا را ولی گرفت
اسهال و تب گرفت و تفاهم شروع شد
القصه، زنده ماندم و او مُرد آخرش
تقصیر من نبود که، از قم شروع شد
"برزین" به این رها شدن از چاه دل مبند
دیدی که سیل و فقر و تورم شروع شد
محمود برزین
- ۰ نظر
- ۲۷ آبان ۰۰ ، ۱۰:۲۱