که میراثداری ندارم در این مافیا
دوشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۷، ۱۱:۰۵ ق.ظ
چه دارد برای تو، تنهایی کبریا؟
خدایا! اگر هستی از عرش پایین بیا!
وطن کو؟ که عشقی بورزم به «سیما»ی آن
که بیزارم از دین و تاریخ و جغرافیا
خدا! اینهمه قارّه! جا مگر قحط بود؟
چرا سرزمین من افتاده در آسیا؟
غزل را کتک میزند ناظم محترم
ببین ترکه و خطکش افتاده دست کیا!
پر از گوش مخفیست این چاردیوار شعر
بله! شعر؛ این سازمان همیشه «سیا»
پدرخواندهی مردهام بس که خط خوردهام؛
که میراثداری ندارم در این مافیا
مریم جعفری آذرمانی