دلتنگم
پنجشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۵۹ ب.ظ
شبی با بید میرقصم شبی با باد میجنگم
که چون شببو به وقت صبح من بسیار دلتنگم
مرا چون آینه هرکس به کیش خویش پندارد
و الّا من چو می با مست و با هشیار یکرنگم
شبی در گوشهی محراب قدری «ربّنا» خواندم
همان یک بار تار موی یار افتاد در چنگم
اگر دنیا مرا چندی برقصاند ملالی نیست
که من گریاندهام یک عمر دنیا را به آهنگم
به خاطر بسپریدم دشمان! چون «نام من عشق است»
فراموشام کنید ای دوستان! من مایهی ننگم
مرا چشمان دلسنگی به خاک تیره بنشانید
همین یک جمله را با سرمه بنویسید بر سنگم
علیرضا بدیع