نگاهت مبداء تاریخ انسان است آقاجان
نگاهی که قسیم کفر و ایمان است آقاجان
خدا با قصه ی پر غصه ی یوسف به ما آموخت
همیشه جای خوبان کنج زندان است آقاجان
نه آن هارون گرگ، آن نارشیدِ زشت عباسی
که خود هارون تو، موسی بن عمران است آقاجان
تقیّه شد سلاحت تا بماند زنده این مکتب
که گاهی ماه، پشت ابر پنهان است آقاجان
زمانی ابن یقطین گفت و کلّ راویان گفتند
که این باب الحوایج باب عرفان است آقاجان
نه تنها مشهد و قم بوی گلهای تو را دارند
که عطرت منتشر در کلّ ایران است آقاجان
دمی هم غافل از احوال یاران نیست قلب تو
که حتی فکر اشترهای صفوان است، آقا جان
بگو از امتداد خون خود با قوم خون آشام
تویی آرامش و بعد تو طوفان است آقاجان
بهشتی هست در بغداد: نامش کاظمین توست
ولی حس می کنم آنجا خراسان است آقاجان
متاعی سخت کمیاب است اربابی شبیه تو
اگرنه مثل ما نوکر فراوان است آقاجان!
عباس احمدی
- ۰ نظر
- ۰۱ شهریور ۹۸ ، ۱۸:۰۱