دور دستاس تو میچرخند گندمزارها
شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۷، ۰۷:۵۵ ب.ظ
بینگاهت بینگاهت مرده بودم بارها
ای که چشمانت گره وا میکند از کارها
مهر تو جاری شده در سینهی دریا و رود
دور دستاس تو میچرخند گندمزارها
باز هم چیزی به جز نان و نمک در خانه نیست
با تو شیرین است اما سفرهی افطارها
باغ غمگین است لبخندی بزن تا بشکفند
یاسها، آلالهها، گلپونهها، گلنارها
برگهای نازکت را مرهمی جز زخم نیست
دورت ای گل سربرآوردند از بس خارها
بعد تو دارد مدینه غربتی بیحد و مرز
خانههای شهر، درها، کوچهها، دیوارها
نخلهای بیشماری نیمه شبها دیدهاند
سر به چاه درد برده کوه صبری بارها
سیده تکتم حسینی