استثنائا
سه شنبه, ۱ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۵۵ ق.ظ
آهو از دشت غزل دل بکن استثنائا
بوی سیب آمده چون از ختن استثنائا
من خراسانی ام اما وطنم کربوبلاست
متفاوت شده حب الوطن استثنائا
یک سفر هم بشوم زائر شش گوشه بس است
میشود خط نکشی دور من استثنائا
من اویس توام و کار ندارم به بهشت
بوی تو میوزد از این قرن استثنائا
آخراینجا چه بهاری است که در هر قدمش
پرشد از لالهی پرپر چمن استثنائا
پدرت جای تو بخشید زکات انگشتر
نبری کاش عقیق یمن استثنائا
بین هفتاد و دو عاشق چه کسی غیر شما
بوریا داشت به جای کفن استثنائا
همهی داروندارش که به غارت رفته
دست بردار از این پیرهن استثنائا
مادری در دل گودال تمنا میکرد
زینب این بار برو دل بکن استثنائا
حرمله بعد کمان دست به شلاق شدی
این رباب است بیا و نزن استثنائا
ابوالفضل عصمت پرست