ناخوانده | گنجینه شعر معاصر

بهترین شعرهایی که شاید نخوانده‌اید

ناخوانده | گنجینه شعر معاصر

بهترین شعرهایی که شاید نخوانده‌اید

ناخوانده | گنجینه شعر معاصر

اگر جایی با هشتگ #لاادری مواجه شدید، یعنی اسم شاعر را نمی‌دانیم؛
شاعر را که شناختید به ما هم خبر دهید...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

ادبیات چاله‌میدان

پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۲ ب.ظ
زیر تا روی قهوه خانه‌ی ما
چیزهایی خفن شده جاساز
چیزهایی خفن که با آنها
پدرم داشت دعوی اعجاز

عید آن سال، قهوه خانه‌ی ما
شاهد اتفاق تلخی بود
پدرم سنگ کوب کرد از بس
توی چایش نبات و تلخی بود

پدرم ذره ذره هر چه که داشت
ریخت در شیشه‌ی سرنگ آرام
سال هفتاد و هشت زندان رفت
سال هشتاد و هشت شد اعدام

پدرم کنج جوب کوچه‌ی‌مان
بی نیاز از تمام لغزش‌ها
جلبکی بود و لای‌روبی شد
در سرآغاز فصل رویش‌ها

توی بند خراب ساقی‌ها
پدرم اعتبار زندان بود
پدر لات من به تنهایی
ادبیات چاله میدان‌بود

سیدجواد میرصفی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی