هم خواستگار دختر همسایه مهوشم
هم از فشار عشق شراره در آتشم
تیر شماره سمت تو پرتاب میکنم
ابرو کمان! ستاره بخوان؛ بنده آرشم
هر روز صبح بعد ملاقات عاطفه
بیاختیار خیره به عکس پریوشم
این برج، تا نتیجهی کنکور آرزو
روشن شود، مدام توی سایت سنجشم
بیچاره آن کسی که در افسوس یک زن است
بیچارهتر منم که در افسوس این شِشم
سارا، سحر، فرشته، مونا، نازنین، ندا
امّا چه سود؟ رام نشد نفس سرکشم
بابای قلچماق عسل قهوهخانه داشت
دود دوسیب بود که میرفت در شُشم
معتاد شد غزالهی طفلک از اشتیاق
میگفت: «عاقبت به "وشال" تو "میرشم"»
با لاله باغ رفتم و (سانسور)
تنها سلاح گرم سمیرا نگاه بود
هی تیر میکشد تن پر تیر و ترکشم
عشقم ترانه بود؟ غزل بود؟ نغمه بود؟
دنبال حل مسئلهام، غرق کاوشم
پایان این مسیر به الهام میرسد
با این امید عازم وادی تالشم
حالا که جای بیست نفر شادی آمده
با شیطنت گذاشته سر روی بالشم
شیرینی شراب لبش شور میشود
این جام سرخ را اگر آهسته سرکشم
گفتم شراب... مست شدم، ارغوان! بیا
انگور قرمزم! بغلت مثل کشمشم
تاجالملوک، (سانسور)
هر روز با برادر او در کشاکشم
از بعد آن شبی که مرا برد در اتاق...
... ول کن؛ فقط بدان دو سه ماهیست ناخوشم
احساس درد میکنم از چند ناحیه
"خشکل نبودهای که بدانی چه میکشم"
"با عقل آب عشق به یک جو نمیرود"
از فاضلاب لوله به حمام میکشم
حامد تجری
- ۰ نظر
- ۱۱ آذر ۹۵ ، ۱۵:۰۶