من خود دلم از مهر تو لرزید وگرنه
تیرم به خطا می رود اما به هدر نه!
دل خون شدهی وصلم و لب های تو سرخ است
سرخ است ولی سرخ تر از خون جگر نه
با هرکه توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!
بد خلقم و بد عهد زبانبازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟
یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد
یک بار دگر، بار دگر، بار دگر... نه!
فاضل نظری
- ۰ نظر
- ۰۲ آذر ۹۵ ، ۱۳:۴۹