موسی شدی تا قوم تو تنها نباشد
تا سد راه شیعیان دریا نباشد
اعجاز کردی و شدی باب الحوائج
گرچه در ِ زندان به رویت وا نباشد
یک عمر در زنجیر بوده دست و پایت
تا جسم تو درگیر این دنیا نباشد
تا آخر عمرت بنا شد حبس باشی
ای کاش آزادی ِ تو فردا نباشد
معصومه را دست رضا دادی و گفتی:
کاری بکن یک روز هم تنها نباشد
اما اگر مجبور بودی به جدایی
آن روز دیگر مثل عاشورا نباشد
سیدمسعود طباطبائی
- ۰ نظر
- ۰۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۸:۰۹