ناخوانده | گنجینه شعر معاصر

بهترین شعرهایی که شاید نخوانده‌اید

ناخوانده | گنجینه شعر معاصر

بهترین شعرهایی که شاید نخوانده‌اید

ناخوانده | گنجینه شعر معاصر

اگر جایی با هشتگ #لاادری مواجه شدید، یعنی اسم شاعر را نمی‌دانیم؛
شاعر را که شناختید به ما هم خبر دهید...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب با موضوع «شاعر :: سیدمحمدحسین حسینی» ثبت شده است

ادا هرگز نخواهد کرد شعری حق مطلب را
همان بهتر بدوزد شاعرش در مدح او لب را

کجا من میتوانم مدح او گویم اگر عباس
به غیرت پاک میکرده است جای پای زینب را

نخواهم گفت از رنج اسیری یا غم معجر
سزاوار است شان حضرتش شعر مودب را

اگر زینب عنان گیر است حتی سید الاحرار
به رسم عشق پیش او نخواهد راند مرکب را

پرستاری به جز زینب ندارد حضرت سجاد
که در آغوش گرم او تحمل میکند تب را

ندارد شام با خود قدرت خاموشی او را
که خورشید است و بی تردید روشن میکند شب را

به جز زهرا و زینب در توان کیست در زنها
که وادارد به تحسین شکوه خویشتن رب را

قدش خم شد بلی اما مصیبت ها دلیلش نیست
قدش خم شد که بردارد ز روی خاک مذهب را

سیدمحمدحسین حسینی

  • ناخوانده

خوش دل شد آن کسی که دارد محبتش را

بدبخت آن کسی که رد کرد دعوتش را


میخواست تا بفهمیم خورشید واقعی کیست

مبداء برایمان کرد تاریخ هجرتش را


جز پنج سال مولا دیگر ندید دنیا

حسرت به دل نشستیم طرز حکومتش را


گفتند او یتیم است در خاک ها مقیم است

در فتح مکه دیدند آن قوم شوکتش را


زهر زن یهودی یا مادر سعودی

رحلت چرا بخوانیم روز شهادتش را


روز عروج خورشید گفتند وا محمد

یک روز بعد دادند مزد رسالتش را


در صحنه ی قیامت وقتی که خلق جمعند

ما ترس خویش داریم او ترس امتش را


سیدمحمدحسین حسینی

  • ناخوانده

مگیر از زائرانت لحظه ای فیض زیارت را

مبند اینگونه بر یاران خود راه سعادت را


گدایانت به شوق وصل می آیند و میگویند

مگیر ای شاه از ما پاپتی ها این محبت را


نجف تا کربلا عشق است موکب موکبش رحمت

خدا بخشیده انگاری به خدامت سخاوت را


چنان گرد تو می ایند خلق الله از هر سو

تداعی میکند هر اربعین روز قیامت را


تو با هفتاد و دو یارت به روی نیزه ها رفتی

و آوردی کنار خویش هفتاد و دو ملت را


اگر داغی به پا دارند تاول نیست میدانم

زمین بوسیده در هر گام پای زائرانت را


سیدمحمدحسین حسینی

  • ناخوانده