ناخوانده | گنجینه شعر معاصر

بهترین شعرهایی که شاید نخوانده‌اید

ناخوانده | گنجینه شعر معاصر

بهترین شعرهایی که شاید نخوانده‌اید

ناخوانده | گنجینه شعر معاصر

اگر جایی با هشتگ #لاادری مواجه شدید، یعنی اسم شاعر را نمی‌دانیم؛
شاعر را که شناختید به ما هم خبر دهید...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر حضرت حر» ثبت شده است

حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد
خلاص از قفس وعده و وعیدت کرد

سیاه بود و سیاهی هر آنچه می دیدی
تو را سپرد به آیینه، رو سپیدت کرد

چه گفت با تو در آن لحظه های تشنه حسین؟
کدام  زمزمه  سیراب از امیدت کرد

 به دست و پای تو بار چه قفل ها که نبود
حسین آمد و سر شار از کلیدت کرد

جنون تو را به مرادت رساند ناگاهان
عجب تشرف سبزی! جنون مریدت کرد

نصیب هر کس و ناکس نمی شود این بخت
قرار  بود  بمیری خدا شهیدت کرد

نه پیشوند و نه پسوند، حرّ حری تو
حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد

مرتضی امیری‌ اسفندقه

  • ناخوانده